وقف، عاملی مهم در اقتصاد اسلام
چهارشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۷، ۰۴:۰۱ ب.ظ
مسأله وقف یکی از مهمترین مسئله های مورد تأکید اسلام می باشد. حتی برای
جذب ثروت برای نیازمندان ، یکی از راهکارهای مهم دین ما همان وقف و یا
موقوفات است به طور کلی می توان وقف را از مهمترین شاخه ها و زیر مجموعه
های انفاق دانست.انفاق یا به صورت خیریات و یا از طریق افراد اشخاص نیکو
کار در جامعه قابل توزیع می باشد.
فقهای بزرگ اسلام در مورد تقسیم وقف میفرمایند: وقف بر دو قسم است:
الف ) وقف عام ب) وقف خاص. در وقف خاص منافع یک مال به عده مخصوصى اختصاص داده مىشود (مانند فرزندان واقف)، ولى در وقف عامِ که اکثر موارد وقف را تشکیل مىدهد- عین موقوفه به عموم یا بخش عظیمى از اجتماع تعلّق پیدا کرده و جزو اموال عمومى مىگردد.علامه مصباح یزدی در کتاب خود در این زمینه می فرماید: تشویق اسلام به مسأله وقف، و اقدام پیشوایان بزرگ به آن، سبب شده بخش قابل توجّهى از اموال از شکل خصوصى درآمده و رنگ عمومى به خود گیرد و در خدمت تودههاى عظیم اجتماع به کار افتد، که این خود گام دیگرى براى توزیع عادلانه ثروت محسوب مىگردد .از نظر اسلام، مالکیّت «واقعى و مطلق» مخصوص خداست و مالکیّت او نسبت به همه چیز و همه موجودات در پهنه جهان هستى، مالکیّت حقیقى است و جنبه «تکوینى» دارد، نه قراردادى و قانونى و تشریعى چرا که او آفریدگار همه چیز و مدیر و مدبّر آنهاست.
لَّهُ مَا فِى السَّمَاواتِ وَ مَا فِى الْأَرْضِ (2) یعنی: آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست.بنابراین مالکیّت دیگران باید با اجازه و فرمان خدا و طبق قوانین او صورت گیرد. اسلام مالکیّت شخصى را محترم شناخته و هرکس را مالک دسترنج خود مىداند، و کار را پایه مالکیّت مىشناسد. این یک قانون طبیعى است که اسلام آن را امضا کرده است، چرا که هرکس مالک طبیعى خود و نیروهاى خویش است. دسترنج و فرآوردههاى هرکس در واقع تبلورى از نیروهاى وجودى او محسوب مىگردد، بنابراین همانطور که انسان مالک خود و نیروهاى خویش است مالک کار و دسترنج خود نیز مىباشد. (3)
الف ) وقف عام ب) وقف خاص. در وقف خاص منافع یک مال به عده مخصوصى اختصاص داده مىشود (مانند فرزندان واقف)، ولى در وقف عامِ که اکثر موارد وقف را تشکیل مىدهد- عین موقوفه به عموم یا بخش عظیمى از اجتماع تعلّق پیدا کرده و جزو اموال عمومى مىگردد.علامه مصباح یزدی در کتاب خود در این زمینه می فرماید: تشویق اسلام به مسأله وقف، و اقدام پیشوایان بزرگ به آن، سبب شده بخش قابل توجّهى از اموال از شکل خصوصى درآمده و رنگ عمومى به خود گیرد و در خدمت تودههاى عظیم اجتماع به کار افتد، که این خود گام دیگرى براى توزیع عادلانه ثروت محسوب مىگردد .از نظر اسلام، مالکیّت «واقعى و مطلق» مخصوص خداست و مالکیّت او نسبت به همه چیز و همه موجودات در پهنه جهان هستى، مالکیّت حقیقى است و جنبه «تکوینى» دارد، نه قراردادى و قانونى و تشریعى چرا که او آفریدگار همه چیز و مدیر و مدبّر آنهاست.
لَّهُ مَا فِى السَّمَاواتِ وَ مَا فِى الْأَرْضِ (2) یعنی: آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست.بنابراین مالکیّت دیگران باید با اجازه و فرمان خدا و طبق قوانین او صورت گیرد. اسلام مالکیّت شخصى را محترم شناخته و هرکس را مالک دسترنج خود مىداند، و کار را پایه مالکیّت مىشناسد. این یک قانون طبیعى است که اسلام آن را امضا کرده است، چرا که هرکس مالک طبیعى خود و نیروهاى خویش است. دسترنج و فرآوردههاى هرکس در واقع تبلورى از نیروهاى وجودى او محسوب مىگردد، بنابراین همانطور که انسان مالک خود و نیروهاى خویش است مالک کار و دسترنج خود نیز مىباشد. (3)
تأکید اسلام بر امر صدقات جاریه و موقوفات
پینوشتها:
2 . (البقرة ، آیه 11)
3 . (اسلام در یک نگاه، ص 89)
4 . (طبقات کبرى ،ج1،ص:472)
5 . ( ترجمه مغازى واقدى ،ص415)
6 . (کافى، ج4، ص5)
7 . (سخنرانی محسن قرائتی، اسفند ماه 1364)
۹۷/۱۱/۰۳